ویروس پاپیلوما و تشخیص HPV با آنتی بادی P16
ویروس پاپيلوما داراي كوچكترين DNA ويروسي مي باشدكه مي تواند ايجاد تومـور نمايـد . ايـن ويـروسهـا داراي انواع مختلفي بوده كه محدوده عظيمـي از حيوانـات و انـسانهـا را آلـوده مـي كننـد. تـاكنون بـيش از صـد نـوع از پاپيلومـا ويروس هاي انساني شناسايي شده اند كه حدود یک سوم آنهـا سـلولهـاي اپـيتليـال ناحيـه تناسـلي را آلـوده مـي كننـد.
پاپيلومـا ويروسهاي انساني كه در ناحيه ژنيتال ايجاد عارضه مي كنند به دو گروه تقسيم ميشوند. گروه اول پاپيلوما ويروسهاي كم خطر (Low risk) شامل انواع 11HPV و 6 HPV كه باعث ايجاد زگيل در ناحيـه ژنيتـال مـي شـوند و به سمت سرطاني شدن پيشرفت نمي كنند و معمولاً بهبود مي يابند. گـروه دوم پاپيلومـا ويروسهاي پرخطر (High risk) مانند انواع 18 HPV ، 16 HPV ، 31 HPV و 33 HPV كه باعث ايجاد سرطان در ناحيه دهانه رحـم مـي شـوند و در این بین 16 HPV از همه شایع تر می باشد.
پاپيلوما ويروسهاي انساني می توانند بافتهای اپي تليال جلدي و مخاطي ناحيه تناسـلي، دسـت هـا و پاهـا را آلـوده كننـد و عامـل بيماريهاي گوناگوني از قبيل زیر می گردد:
انواع 18 HPV 16،HPV به طور مداوم با ديس پلازي هاي متوسط تا شديد با دهانه رحم در ارتباط مي باشـند و بـه ميـزان كـم تـر بـا سـرطان های تهاجمی penis ، anus و vulva مـرتبط هـستند. همچنـين DNA HPV در نمونه هاي سرطانهاي دهانه رحم تا 100 درصد يافت شده است در حالي كـه در زنـاني كـه داراي بافـت دهانـه رحـم سـالم مي باشند در كمتر از 10 درصد موارد يافـت شـده اسـت.
چگونه می توان ابتلا به HPV را تشخیص داد؟
يكي از روشهاي شناسايي اوليه براي جلـوگيري از سرطان دهانه رحم، پاپ اسميرمي باشد كه از سـال 1950، غربالگري به اين روش، منجر به كـاهش چـشمگيري در شيوع سرطانهاي دهانه رحم شده است. با مرور زمان با ورود تکنیکهای لیکوئید بیس این غربالگری دقت بیشتری پیدا کرده است.
تشخیص HPV با تکنیک ایمونوهیستوشیمی و آنتی بادی P16 :
در سالهای اخیر بیومارکر P16 که یک مهارکننده کیناز CDK4 وابسته به سیکلین می باشد و به عنوان یک ژن سرکوب گر تومور و یک تنظیم کننده مهم چرخه سلولی عمل می کند ، برای اهداف تشخیصی در پاتولوژی های زنان به کار برده شده و توانسته است تکرار پذیری جوابها را افزایش دهد و به نظر می رسد بتواند در تشخیص ضایعات پیش بدخیم (دیسپلازی) از متاپلازی نارس سرویکس کمک کند.
زمينه و هدف: تومورهاي عضله صاف رحم به سه گروه ليوميوم، ليوميوساركوم و تومورهاي عضله صاف با پتانسيل نامشخص بدخيمي تقسيم مي شوند. ليوميوم و ليوميوساركوم تومورهاي جداگانه اي هستند و اعضاي يك طيف بيولوژيك نمي باشند . تومورهاي عضله صاف با پتانسيل نامشخص بدخيمي از لحاظ هيستوپاتولوژيك دسته اي از تومورها را شامل مي شوند كه به طور مشخص در دو دسته ديگر قرار نمی گيرند كه اين مشكل بزرگي در نحوه برخورد و درمان اين گروه ايجاد می كند. لذا معرفي رو شهايي كه بتواند معيارهاي بهتري تعريف كرده و مواردي را يك مهاركننده تقسيم سلولي است كه اختلال در كه در گروه سوم قرار مي گيرند كاهش دهد، ارزشمند است.
P16 یک مهار کننده تقسیم سلولی است که اختلال در عملكرد آن در پاتوژنز برخی از بدخيمي ها ثابت شده است. در اين مطالعه بروز اين ماركر در سه گروه مذكور بررسي شده است.
روش بررسی : براي انجام اين مطالعه كه از نوع مقطعي (sectional Cross )بود، كليـه بلوكهاي پارافيـني مربوط به موارد هيـستركتومي بـا تشخيـص ميومتر طبيعي، ليوميوم و ليوميوساركوم موجود در بخش پاتولوژي بيمارستان دكتر شريعتي از ابتداي سال 1372 لغايت انتهاي سال 1387 جمع آوري شده و بررسي شدند بلوک های پارافینی 62 مورد میومتر طبیعی (6/45%) 62 مورد لیومیوم (6/45%) و 12 مورد لیومیوسارکوم (8/8 %) برای مارکر ایمونوهیستوشیمی P16 رنگ آمیزی شد.
یافته ها: تمامی 62 مورد بافت طبیعی میومتر برای مارکر P16 منفی شدند. این مارکر برای تعداد کمی از لیومیوم ها 4 از 62 مورد تنها به صورت موضعی و ضعیف مثبت شد. ولي در ليوميوساركو مها، p16 همواره به شکل شدید مثبت بود (در دو مورد به صورت نيمه منتشر و در 10 مورد باقي مانده به صورت منتشر) از ميان 14 مورد با تشخيص ليوميوساركوم پس از بررسي مجدد دو مورد فاقد معيارهاي لازم بر اساس طبقه بندي هاي حاضر شناخته شده و از مطالعه خارج شدند و 12 مورد باقي وارد مطالعه شدند. سپس از هر نمونه، بلوكهاي مناسب جهت بررسي ايمونوهيستوشيمي يعني بلوكهايي كه بافت كافي داشته و ترجيحاً كمترين نكروز و يا هموراژي را داشته باشند انتخاب شدند. براي تايـيد صحت و دقت رنگآميـزي همزمان كـنترل منفي هم به صورت كنترل خارجي و هم كنترل داخلي (ديواره عروق) و كنترل مثبت نيـز به صورت كنترل خارجـي انجام شد. در نهايـت كليه لامها به طور جداگانه بررسي شده و از لحاظ ميزان بروز p16 به چهار گروه منفي، موضعي (33-1 %سلولها)، نيمه منتشر (34 %تا 66 %سلولها(و منتشر (67 %تا 100 %سلولها) تقسیم بندی شدند.
نتيجه گيري: اگر ايمونوراكتيويتي براي مارکر P16 به صورت شدید و در بیشتر از موضعی مثبت در نظر گرفته شود ، ليوميوساركوم براي p16مثبت ولی لیومیوم و بافت طبیعی میومتر منفی است و اين مي تواند به عنوان راهنماي خوبي براي دسته بندي تومورهاي عضله صاف رحم به كار رود.
شکل(1): رنگ پذیری منتشر و قوی مارکر P16 در تومور بدخیم میومتر.
شکل(2): رنگ پذیری موضعی و ضعیف مارکر P16 در تومور خوش خیم میومتر.
شکل(3): عدم رنگ پذیری مارکر P16 در تومور خوش خیم میومتر.
شکل(4): عدم رنگ پذیری مارکر P16 بافت طبیعی میومتر.
منبع:
http://jbums.org/article-1-3145-en.pdf
https://tumj.tums.ac.ir/article-1-311-fa.pdf