تحقیقات بیولوژیکی در خصوص انتخاب بافر مناسب برای آزمایشهای بیولوژیکی، به ویژه ایمونوهیستوشیمی (IHC) استفاده شود، پیشینهای طولانی دارد. دو بافر پر کاربرد عبارتند از: تریس بافر سالین (TBS) و فسفات بافر سالین (PBS) . انتخاب بین PBS و TBS احتمالا یک سوال مهم برای هر تکنسینی است، اگرچه ممکن است به نظر برسد که این دو قابل جایگزینی با یکدیگر هستند، اما تفاوتهای اساسی بین آنها وجود دارد که بر نتایج یک آزمایش تاثیرگذار است.
قبل از پرداختن به این تفاوت ها، لازم است که PBS و TBS تعریف شوند؛
- بافر PBS: محلول نمکی حاوی کلرید سدیم، فسفات سدیم، و در برخی فرمولاسیونها، کلرید پتاسیم و فسفات پتاسیم.
- بافر TBS: محلول نمکی بافر شده با تریس (هیدروکسی متیل) آمینو متان (Tris)، یک بافر بیولوژیکی پرکاربرد حاوی کلرید سدیم.
هر دو بافر برای حفظ pH و اسمولاریته محلول استفاده میشوند که مساله مهمی در حفظ مورفولوژی بافت و یکپارچگی پروتئین به حساب میآید. با این حال، ویژگیهای منحصر به فرد آنها باعث میشود برای حالتها و سناریوهای مختلف در IHC مناسب باشند.
کاربرد PBS در IHC
- حفظ سلول و بافت: PBS ایزوتونیک و غیر سمی است و برای حفظ ساختار سلولی و مورفولوژی بافت ایده آل است.
- پایداری pH: ثبات pH به طور عالی که برای واکنش های آنتی ژن-آنتی بادی بسیار مهم و حیاتی است.
- تطبیق پذیری: PBS اغلب به عنوان یک بافر شستشو (washing buffer) بین مراحل IHC (آزمایش ایمونوهیستوشیمی) برای حذف آنتیبادیها و معرفهای اضافی استفاده میشود بدون آن که در بخشهای بافتی یا آنتیبادیهای متصل اختلالی ایجاد کند.
PBS با EDTA همچنین برای حذف اتصالات سلولهای متصل و جمع شده استفاده میشود، PBSیک گزینه قابل قبول برای محیط انتقال ویروسی است خصوصا انتقال و ذخیره ویروسهای RNA دار.
کاربرد TBS در IHC
- TBS ایزوتونیک و غیر سمی است. می توان از آن برای رقیق سازی مواد پرکاربرد در آزمایشگاهها استفاده کرد.
- TBS اغلب در رنگ آمیزیهای ایمنی برای شستشوی غشایی و رقت آنتی دادن به بادی استفاده میشود.
- این بافر به عنوان بافر شستشو در الایزا کاربرد دارد.
- برای رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی و نیز تمیز کردن زمینه کاربرد دارد.
- به عنوان بافر شستشو در هیبریداسیون نیز استفاده میشود.
- برای رقیق سازی آنتی بادیهای کونژوگه فسفاتاز و پراکسیداز در تکنیک وسترن بلات نیز کاربرد دارد.
تست وسترن بلات (Western Blot Test) یکی از روشهای تشخیص بیماریهای عفونی است که برای تشخیص و تحلیل پروتئینها به کار میرود. این روش با استفاده از یک تکنیک جداسازی الکتروفورتیک، پروتئینهای مختلف را از یک نمونه بافت یا سلول جدا کرده و سپس آنها را با استفاده از آنتیبادیهایی که به آنها متصل شدهاند، شناسایی میکند.
نقش TBS در IHC
- کاهش رنگآمیزی پسزمینه (background): TBS میتواند رنگآمیزی غیراختصاصی پسزمینه را کاهش دهد که این امر، یک چالش رایج در IHC محسوب میشود. این امر، به ویژه درخصوص بافتهایی صادق است که فعالیت پراکسیداز درونزای بالاتری دارند.
- ظرفیت بافری: TBS ظرفیت بافری بالاتری نسبت به PBS دارد که میتواند در حفظ pH پایدار در طول زمانهای انکوباسیون طولانیتر یا تحت شرایط دمایی متفاوت مزیت به حساب آید.
- سازگاری با سیستمهای تشخیص: برخی از سیستمهای تشخیص، به ویژه آنهایی که از پراکسیداز هورس-ردیش(HRP) استفاده میکنند، ممکن است با TBS سازگارتر و بهتر عمل کنند.
انتخاب بین PBS و TBS
انتخاب بین PBS و TBSدر IHC فقط یک ترجیح شخصی نیست، بلکه باید بر اساس نیازهای خاص آزمایش باشد:
- ویژگیهای آنتیژن: برخی از آنتیژنها ممکن است با یک بافر (در مقایسه با بافر دیگر) بهتر رنگآمیزی نشان دهند.
- نوع بافت: یک بافر ممکن است بسته به ماهیت بافت و وجود آنزیمهای درونزا، رنگآمیزی پسزمینه را بیشتر کاهش دهد.
- نوع آنتی بادی: گزینه انتخابی میتواند به آنتیبادیهای اولیه و ثانویه مورد استفاده بستگی داشته باشد. برخی از آنتیبادیها ممکن است پروتکلهای بهینهشدهای داشته باشند که بر آن اساس، TBS یا PBS را توصیه کنند.
هر دو بافر PBS و TBS در درستی و صحت آزمایش IHC نقش تعیینکننده و حیاتی دارند. نکته اصلی در انتخاب بین PBS و TBSدرک تفاوتهای ظریف هر بافر و نحوه تعامل و اثرگذاری آن با پروتکل IHC خاص مورد نظر است. مانند همیشه، پیروی از دستورالعملهای پروتکل و استفاده از تحقیقات منتشرشده می تواند به شما در انتخاب صحیح بافر با توجه به نیازهای IHC کمک کند.